نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1344

1. ای زندگیِ جان ها الّا به تو جان حی نی

2. این جا که منم آری آن جا شی و لا شی نی

3. صاحب نظران گرچه بی دیده ترا دیدند

4. اعما چو نمی بیند افتد به سرِ پی نی

5. عارف نبود هرگز در زاویه بنشسته

6. اَطباقِ سماواتش گر زیرِ قدم طی نی

7. گر نوش طمع دارد با نیش فرا سازد

8. تا جویِ عسل بیند امّا مگس و قی نی

9. از خویش به در رفته بی تو نبود یک دم

10. بنیاد برافکنده اوقات کند پی نی

11. دردِ تو کسی دارد کز درد نمی نالد

12. در داغِ تو می سوزد امّا اثرِ کی نی

13. تو حاضر و ما طالب آخر چه حجاب است این

14. در عینِ حضوری تو موقوف به جا کی نی

15. هر چند گدایانت خوارند و زبون امّا

16. شوریده ز جامِ تو کم تر ز جم و کی نی

17. در دوستی لیلی وحشی شد و سودایی

18. مجنونِ سبک دل را مِن بعد سرِ حی نی

19. یک جرعه نزاری را در کام چکانیدی

20. سر رفت و هنوز از سر بیرون نشود می نی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یک عمر می توان سخن از زلف یار گفت
* در بند آن مباش که مضمون نمانده است
شعر کامل
صائب تبریزی
* در گلستانی کان گلبن خندان بنشست
* سرو آزاد به یک پای غرامت برخاست
شعر کامل
سعدی
* نسیم زلف تو چون بگذرد به تربت حافظ
* ز خاک کالبدش صد هزار لاله برآید
شعر کامل
حافظ