نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1394

1. نشسته ام مترصّد به کنج تنهایی

2. بدان امید که تشریف وصل فرمایی

3. در آرزوی دمی ام که هم دمی یابم

4. مگر خلاص شوم از عذاب تنهایی

5. زهی سعادت و دولت اگر شبی، روزی

6. ز در درآیی و از رخ نقاب بگشایی

7. ز عفو تو نه غریب است جرم بخشیدن

8. ز لطف تو نه بدیع است بنده بخشایی

9. نه خانه خانه ی خیلِ خیالِ طلعتِ توست

10. به فضل خود چه شود خانه گر بیارایی

11. اگر چنان که زمن بنده زلّتی رفته ست

12. به لطف باز نوازی به صلح بازآیی

13. نزاریا نه بر ازای حدِّ توست بگوی

14. تو کیستی که به هم خانگیِ او شایی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شد کاسه دریوزه همه ناف غزالان
* تا نکهت آن زلف به صحرای ختن رفت
شعر کامل
صائب تبریزی
* خبر ز تلخی آب بقا کسی دارد
* که همچو خضر گرفتار عمر جاویدست
شعر کامل
صائب تبریزی
* عید آمد و عید آمد یاری که رمید آمد
* عیدانه فراوان شد تا باد چنین بادا
شعر کامل
مولوی