نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 162

1. هر که را جانی‌ست با جانان ماست

2. جان ما چون او شود او جان ماست

3. هر دو عالم گر یکی بینی به او

4. آن یکی سرچشمه ی حیوان ماست

5. چشمه ی خضر و زلال زندگی

6. جمله در حرف سخنگویان ماست

7. در صفات نیستان گر آیتی

8. هست حمدالله آن در شأن ماست

9. آفتاب چرخ با آن فرّ و زیب

10. پرتو یک ذره از احسان ماست

11. آفتابی چون شود در ذره محو

12. این چنین کآثار آن برهان ماست

13. گاه سلطانی گدای کوی او

14. گه گدای کوی او سلطان ماست

15. گرچه ما هم از گدایان رهیم

16. هر کجا سلطان سری دربان ماست

17. هر که خواهی باش اصلا هیچ نیست

18. گر برون از عهدهٔ پیمان ماست

19. یک اشارت بس اگر گوید به رمز

20. داغ ما دارد نزاری آنِ ماست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بی گاه شد بی‌گاه شد خورشید اندر چاه شد
* خورشید جان عاشقان در خلوت الله شد
شعر کامل
مولوی
* ترسم که صرفه‌ای نبرد روز بازخواست
* نان حلال شیخ ز آب حرام ما
شعر کامل
حافظ
* مردم سپند بر سر آتش نهند و تو
* آتش زدی به عالم از آن خال چون سپند
شعر کامل
فروغی بسطامی