نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 299

1. خنک مرا که خرابات و خانقاه یکی ست

2. گدا و خواجه و درویش و پادشاه یکی ست

3. چو جاهلانِ دگر هر جهان پناهی را

4. جهان پناه نخوانم جهان پناه یکی ست

5. چو از بروتِ خود و ریشِ کس نیندیشم

6. اگر سرم ببرَد باد اگر کلاه یکی ست

7. چو دوست سایۀ خود بر سرِ من اندازد

8. مرا درختِ بهشت و بنِ گیاه یکی ست

9. چو هم نشینیِ یوسف بود زلیخا را

10. فرازِ مسندِ مصر و نشیبِ چاه یکی ست

11. عجب چو هر سه و هفتاد اهل اسلام اند

12. چه گونه از سه و هفتاد اهلِ راه یکی ست

13. نزاریا ببُر از خویش و در کسی پیوند

14. که گر به خود بروی طاعت و گناه یکی ست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از خیال لطف می مشاطهٔ چالاک طبع
* در ضمیر برگ گل خوش می‌کند پنهان گلاب
شعر کامل
حافظ
* دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
* باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی
شعر کامل
سعدی
* بیابان قناعت وسعتی دارد که هر موری
* نمی داند کم از ملک سلیمان چشم تنگش را
شعر کامل
صائب تبریزی