نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 304

1. شاد به روی تو ام گرچه دلم شاد نیست

2. شادی دل خود مرا در غم تو یاد نیست

3. فریاد از دست تو داد بده داد داد

4. وه که مرا بیش از این طاقت فریاد نیست

5. گر به تماشای سیل رغبتت افتد بیا

6. چشمه ی چشمم کم از دجله ی بغداد نیست

7. بود ثباتی مرا در غم تو پیش از این

8. عاجزم اکنون که شد صبر ز بنیاد نیست

9. هندوی جادوی تو زیر و زبر کرد شهر

10. در همه بابل دگر همچو تو استاد نیست

11. عشق تو ملک جهان کرد خراب و بیاب

12. در همه شهر ای عجب ، خانه ی آباد نیست

13. شاهد شیرین بسی در همه اطراف هست

14. عاشق صادق یکی شیوه ی فرهاد نیست

15. خاطرم از هست و نیست ، غیر تو بیزار شد

16. همچو نزاری تو را بنده ی آزاد نیست

17. هرچه خلاف مراد میرود از بخت ماست

18. بر من اگر نه ز تو هیچ به جز داد نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چه سخن کرد به چشم و چه شکر گفت ز لب؟
* که رواج شکر و قیمت بادام برفت
شعر کامل
اوحدی
* تو را من دوست می‌دارم خلاف هر که در عالم
* اگر طعنه است در عقلم اگر رخنه است در دینم
شعر کامل
سعدی
* برو ای ساده دل این پنبه را بر داغ دیگر نه
* درین ابر تنک خورشید ما پنهان نمی ماند
شعر کامل
صائب تبریزی