نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 361

1. خوش است اگر بگذارد در این سرا اجلت

2. ولی اگر چه برنجی نباشد این محلت

3. چو باد می گذرد عمر و پیش تو با دست

4. نه عمر ، باش که جای دگر کند خللت

5. چو صرف می کنی از عمر هر نفس چیزی

6. رواست گر نکنی مستزاد بر املت

7. غلّو مکن به تنعّم ز مرگ باز اندیش

8. که در نگیرد اگر بر فلک شوی حیَلت

9. به عقل تیغ چو مریخ بر مکش که به قهر

10. ز اوج ذروه ی گردون بیفکند زحلت

11. ز پای عمر گره باز کن به عشق که عقل

12. به سد قران نکند مشکل زمانه حلت

13. نه بت پرست کند ارتجا به لات و هبل

14. حذر زنفس که هم لات توست هم هبلت

15. به نام زشت و نکو روزگار ممثول است

16. چنان بزی که به نام نکو زند مثلت

17. نزاریا به نعیم خدای واثق باش

18. که صد گناه ببخشد خدا به یک عملت

19. گناه اگرچه عظیم است توبه باز آرد

20. میان مغفرت از بارگاه لم یزلت

21. قناعتی کن و بیشی مجوی و جهد مکن

22. به قسمتی که کرامت نکرد در ازلت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گرت هواست که با خضر همنشین باشی
* نهان ز چشم سکندر چو آب حیوان باش
شعر کامل
حافظ
* غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
* ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست
شعر کامل
حافظ
* به نوبت‌اند ملوک اندرین سپنج سرای
* کنون که نوبت تست ای ملک به عدل گرای
شعر کامل
سعدی