نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 371

1. بیا و بوسه بده از آن لبان خندانت

2. که در دلم زدی آتش به آب دندانت

3. به ابروان خوش آشفته کردی ام با خود

4. چه دید خواهم از آن چشم های فتانت

5. مرو دمی بنشین تا شکستگان‌ فراق

6. خبر کنند ز حال دل پریشانت

7. کسی برای خدا با تو بر نمی گوید

8. که چند ناز کنی بر نیازمندانت

9. امید نیست که رحمت کنی و نرم شود

10. به آتش دم گرمم دل چو سندانت

11. مگر شبی چو زبان داده ای به روز آرم

12. به خلوت ار نکند بخت من پشیمانت

13. چه باشد ار ز سر مرحمت نزاری را

14. شبی به خانه بری یا دمی به بستانت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سعدیا عمر گران مایه به پایان آمد
* همچنان قصه سودای تو را پایان نیست
شعر کامل
سعدی
* شرمش از چشم می پرستان باد
* نرگس مست اگر بروید باز
شعر کامل
حافظ
* تو مپندار کز این در به ملامت بروم
* دلم این جاست بده تا به سلامت بروم
شعر کامل
سعدی