شمارهٔ 388
1. خوش است مجلس اخلاص امّتان مسیح
2. شراب های مصفّا زساقیان ملیح
3. مباد مدرسه و خانقه که بیزارم
4. ز عالمان شنیع و ز زاهدان قبیح
5. خطیب بر سری منبر چه ژاژ می خاید
6. عجب که شرم نمی دارد از دروغ صریح
7. فسانه یی دو ز بهر فریب کرده زبر
8. کجا کلام محقق کجا کلام صحیح
9. چو علم داند و بر جهل می کند اصرار
10. میان عالم و جاهل کجا بود ترجیح
11. فغان اهل دل از زاهدانِ معترض است
12. دل از پی دو درم سیم و زر، به کف تسبیح
13. ز تیغ عشق مکش گردن ای فقیر که شیر
14. به عجز سر بنهد هم چو گوسفند ذبیح
15. ز کف منه چو نزاری مفرّحی که به حکم
16. شوند بی دل و ابکم ازو شجاع و فصیح
17. غلام ساقی خویشم اگر غلام من است
18. که مرده زنده کند باز هم چنان که مسیح
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده