نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 388

1. خوش است مجلس اخلاص امّتان مسیح

2. شراب های مصفّا زساقیان ملیح

3. مباد مدرسه و خانقه که بیزارم

4. ز عالمان شنیع و ز زاهدان قبیح

5. خطیب بر سری منبر چه ژاژ می خاید

6. عجب که شرم نمی دارد از دروغ صریح

7. فسانه یی دو ز بهر فریب کرده زبر

8. کجا کلام محقق کجا کلام صحیح

9. چو علم داند و بر جهل می کند اصرار

10. میان عالم و جاهل کجا بود ترجیح

11. فغان اهل دل از زاهدانِ معترض است

12. دل از پی دو درم سیم و زر، به کف تسبیح

13. ز تیغ عشق مکش گردن ای فقیر که شیر

14. به عجز سر بنهد هم چو گوسفند ذبیح

15. ز کف منه چو نزاری مفرّحی که به حکم

16. شوند بی دل و ابکم ازو شجاع و فصیح

17. غلام ساقی خویشم اگر غلام من است

18. که مرده زنده کند باز هم چنان که مسیح


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صبح می‌خندد و من گریه کنان از غم دوست
* ای دم صبح چه داری خبر از مقدم دوست
شعر کامل
سعدی
* سپند خال ازان دایم است پابرجا
* که چشم زخم به آن آتشین لقا نرسد
شعر کامل
صائب تبریزی
* شرم از آن چشم سیه بادش و مژگان دراز
* هر که دل بردن او دید و در انکار من است
شعر کامل
حافظ