نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 398

1. فریاد نمی رسند فریاد

2. از دست ستمگران بیداد

3. جان در سر عشق کرد و شیرین

4. در گوش نکرد شور فرهاد

5. اطراف جهان پر از پری روی

6. چون دیده بدوزد آدمیزاد

7. مسکین چه کند دگر گرفتار

8. تسلیم چو در کمند افتاد

9. تا صبر حجاب عشق گردد

10. عقل آمد و پیش من بَراِستاد

11. ناگاه فتاد آتش عشق

12. در خرمن عقل و داد بر باد

13. من می خواهم که دامن صبر

14. از دست دهم نمی توان داد

15. بدنامی دل نمی پسندم

16. در صحبت صبر سست بنیاد

17. تا جان داری نزاریا بیش

18. هرگز نکنی ز دل دگر یاد

19. خود می دانی که در همه عمر

20. یک لحظه نبوده ای از او شاد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر همه خانه کعبه است، که تعمیر مکن
* تا توان کرد عمارت دل ویرانی را
شعر کامل
صائب تبریزی
* معلم گو ادب کم کن که من ناجنس شاگردم
* پدر گو پند کمتر ده که من نااهل فرزندم
شعر کامل
سعدی
* جفاپیشه بدگوهر افراسیاب
* ز کینه نیاید شب و روز خواب
شعر کامل
فردوسی