نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 425

1. هر کس نظرِ خاطر با خوش منشی دارد

2. آری دلِ مشتاقان با جان کششی دارد

3. از طعنۀ بی حاصل بدخواه چه می خواهد

4. او عاقل و من عاشق هر کسی روشی دارد

5. گر تو بروی امّا در پردۀ زهّادی

6. این رندِ خراباتی هم پرورشی دارد

7. صرّافِ وجودِ ما خونِ دلِ رز باشد

8. خود سنگِ محک گوید هر زر که غشی دارد

9. ما ریخته خونِ رز در حلقِ و حسودِ ما

10. خونِ دل خود خورده هر کس خورشی دارد

11. گفته ست نزاری را ناگاه بسوزانم

12. من نیز رضا دادم گر یخ تبشی دارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عشق ورزیدم و عقلم به ملامت برخاست
* کان که عاشق شد از او حکم سلامت برخاست
شعر کامل
سعدی
* پری رویی و مه پیکر سمن بویی و سیمین بر
* عجب کز حسن رویت در جهان غوغا نمی‌باشد
شعر کامل
سعدی
* با ما بساز یکنفس آخر که همچو عود
* ما را بسوخت مطربهٔ پرده‌ساز باز
شعر کامل
خواجوی کرمانی