نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 477

1. منتظرِ هدهدم تا ز سبا کی رسد

2. وز طرفِ گل سِتان پیکِ صبا کی رسد

3. گرچه ز حد شد برون مدّتِ هجران ولی

4. دست به سروی چنان از سرِ پا کی رسد

5. گرنه بریدِ صبا واسطه باشد دگر

6. بویِ عرق چینِ دوست بیش به ما کی رسد

7. صبر کنم حالیا تا ز طبیبِ امید

8. چشمِ رَمَد دیده را کشفِ غطا کی رسد

9. از درِ حق نا امید بازنگشته ست کس

10. هم برسد بخشِ من آری تا کی رسد

11. وسوسۀ انتظار بی طمعی نیست هم

12. تا به سرِ وقتِ ما بخت کجا کی رسد

13. مشورتی با خرد کردم و گفتم بگوی

14. وصلِ فلانی به من از تو هلا کی رسد

15. گفت نزاری خموش شیفته رایی مکن

16. چشمۀ حیوان به تو ساده دلا کی رسد

17. زان که تو دانی و من آن چه تو داری امید

18. شاه سکندر نیافت پس به گدا کی رسد

19. گفتمش آن جا که من می رسم آخر هزار

20. هم چو سکندر رسد نی به خدا کی رسد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* روز و شب را همچو خود مجنون کنم
* روز و شب را کی گذارم روز و شب
شعر کامل
مولوی
* ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم
* خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت
شعر کامل
حافظ
* ز تاب آتش دوری شدم غرق عرق چون گل
* بیار ای باد شبگیری نسیمی زان عرق چینم
شعر کامل
حافظ