نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 484

1. یار آن است که با یار موافق باشد

2. ایمن و ساکن و صافی دل و صادق باشد

3. یک جهت باید و یک دل که بود صاحبِ وجد

4. دو سری و دو دلی کارِ منافق باشد

5. هر چه پیش آیدش از نیک و بد و خوف و رجا

6. یار آن است که با یار موافق باشد

7. بی کم و کیف به هم داند و تسلیم کند

8. دوست را هر چه پسندیده و لایق باشد

9. بل که گر جان طلبد هیچ تفاوت ننهد

10. گر نهد عذر و کند دفع نه عاشق باشد

11. لایقِ عشق و محبّت نبود خاصه دلی

12. که سرآسیمه به انواعِ علایق باشد

13. عاشقِ سوخته خرمن چو نزاری باید

14. که به تشنیع در افواهِ خلایق باشد

15. همه شب بر سرِ کویِ صَنَمی گل رخ سار

16. با دلِ سوخته در خون چو شقایق باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گرچه ز شعله کشد خنجر بیداد شمع
* روی وفا تافتن عادت پروانه نیست
شعر کامل
جامی
* یک عمر می توان سخن از زلف یار گفت
* در بند آن مباش که مضمون نمانده است
شعر کامل
صائب تبریزی
* نه عمر خضر بماند نه ملک اسکندر
* نزاع بر سر دنیی دون مکن درویش
شعر کامل
حافظ