نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 499

1. فراقِ یارِ سفر کرده گر چنین باشد

2. هلاکِ عاشقِ مسکین علی الیقین باشد

3. سری به عجز نهادم به پیشِ صبر امروز

4. بلی قضایِ چنین روزِ واپسین باشد

5. به طعنه دوش به دل گفتم ای که می دیدم

6. ز ابتدا که سرانجامِ کارت این باشد

7. به هم برآمد و با من به طیره گفت خموش

8. که عاشق است نه عاقل که پیش بین باشد

9. ز دل برآمد و جان هم به دوست خواهم داد

10. کمالِ مرتبۀ عاشقان چنین باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دلت گر به راه خطا مایلست
* ترا دشمن اندر جهان خود دلست
شعر کامل
فردوسی
* نازها زان نرگس مستانه‌اش باید کشید
* این دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش
شعر کامل
حافظ
* گر شمع را ز شعله رهائی است آرزو
* آتش چرا به خرمن پروانه میزند
شعر کامل
پروین اعتصامی