لینک اشتراک گذاری
کپی شد
نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 524

1. باز پیرانه سرم واقعه یی پیش آمد

2. با که گویم که چه پیشِ من بی خویش آمد

3. رفته بودم پس کار خود و دل بنهادم

4. ناگهم واقعه‌ ای صعب چنین پیش آمد

5. عشق با شاهدِ سلطان سر ظالم زینهار

6. این بلایی ست که پیش من درویش آمد

7. غافل از غمزه طمع در لب شیرین کردم

8. بدل نوش علی رغم دلم نیش آمد

9. مرغ زیرک مثل است اینکه به حلق آویزد

10. مرهم صبر مداوای دل ریش آمد

11. چه کنم چاره همین است که تسلیم شوم

12. مرهم صبر مداوای دل ریش آمد

13. بی غم عشق نبوده‌ست نزاری آری

14. عاشقی مذهب و شوریدگی اش کیش آمد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* شد کاسه دریوزه همه ناف غزالان
* تا نکهت آن زلف به صحرای ختن رفت
شعر کامل
صائب تبریزی
* درونت حرص نگذارد که زر بر دوستان پاشی
* شکم خالی چو نرگس باش تا دستت درم گردد
شعر کامل
سعدی
* نماز شام قیامت به هوش بازآید
* کسی که خورده بود می ز بامداد الست
شعر کامل
سعدی