نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 532

1. سر به سر رازی که با من گفته اند

2. با که بر گویم که مردم خفته اند

3. پاک بازان خانه ی وهم و خیال

4. پاک کردستند و بیرون رفته اند

5. بنگه دیوانگان عشق او

6. زان سبب در هم دگر آشفته اند

7. رغم جانان راست کین افسردگان

8. جام جان پرور به کف بگرفته اند

9. دولت باقی به مبطل کی دهند

10. بر مغیلان نسترن نشکفته اند

11. با کسی چون بازگویم کاولیا

12. راز پنهانی زخود بنهفته اند

13. همچو حلاجند بر دار قبول

14. هرکه را در ابتدا پذرفته اند

15. گوهر اسرار دور کشف را

16. هم به الماس نزاری سفته اند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* محمل لیلی ازین بادیه چون برق گذشت
* همچنان گردن آهو به تماشاست بلند
شعر کامل
صائب تبریزی
* پا کشیدن مشکل است از خاک دامنگیر عشق
* هر که را چون سرو اینجا پای در گل ماندماند
شعر کامل
صائب تبریزی
* سوسن چو زبان داشت فروشد به خموشی
* در سینهٔ او گوهر اسرار نهادند
شعر کامل
عطار