نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 643

1. دوش یار آمد به بالینم فراز

2. گفت ای خوش خفته شب‌های دراز

3. ای به خود مشغول چون رهبان به بت

4. گوییا ما را نخواهی دید باز

5. اعتبار از ما ز خود کن اعتبار

6. احتراز از ما ز خود کن احتراز

7. کشتی بی نوح را تدبیر چه

8. سر فرودادن به گرداب مجاز

9. دست در دامان نوح وقت زن

10. بگذر از طوفان به کشتی نیاز

11. همچو لنگر تا به گردن در گلی

12. بادبان عشق را کن سرفراز

13. نفس را در پای مالیدن چو خاک

14. شخص را چون روح پروردن به ناز

15. گر به پای جان توانی حج گذارد

16. هر سحر در کعبه بگذاری نماز

17. حرف حرص از صفحهٔ خاطر بشوی

18. تا نباشد حاجت خط جواز

19. ترک این‌ها کن نزاری قصه چیست

20. محو شو در دوست اینک مخ راز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دوش به خواب دیده‌ام روی ندیدهٔ تو را
* وز مژه آب داده‌ام باغ نچیدهٔ تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
* چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند
شعر کامل
حافظ
* مباش وقت سحر بی ستاره ریزی اشک
* که نور چهره گردون ز گریه سحری است
شعر کامل
صائب تبریزی