نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 664

1. تویی یار دیرینهٔ هم‌نفس

2. نباشد به جای توام هیچ‌کس

3. وصال توام آرزو می‌کند

4. نمی‌آید از سر برون این هوس

5. دلم می‌رود بر پی سوز عشق

6. رود کاروان بر خروش جرس

7. گناهی به جز عاشقی چیست هیچ

8. گنه‌کار را جای باشد حرس

9. جفاها که بر بنده‌ات می‌کنی

10. کسی با تو هرگز نگوید که بس

11. ز سیلاب چشمم تغیّر کند

12. اگر باز گویند پیش اَرس

13. ز جانم نمانده ست جز یک رمق

14. اگر می‌توان هیچ فریادرس

15. زمان تا زمان منقطع می‌شود

16. کدامین زمان بل نفس تا نفس

17. نزاری اگرچند خوش بلبلی ست

18. به دستان نیابد خلاص از قفس

19. ز معتوه معنی و صورت مجوی

20. سراسیمه نه پیش بیند نه پس


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نیلوفر ریاض ریاضت رخ من است
* از سیلی که می‌خورم از دست روزگار
شعر کامل
محتشم کاشانی
* آن روز که تعلیم تو می‌کرد معلم
* بر لوح تو ننوشت مگر حرف وفا را؟
شعر کامل
هلالی جغتایی
* گلی که از عرق شرم دیده بان دارد
* خط امان ز شبیخون بلبلان دارد
شعر کامل
صائب تبریزی