شمارهٔ 72
1. روز برف است بیایید و بیارید شراب
2. تا بنوشیم به شکرانه ی این فتح الباب
3. میر مجلس بنشین گو و به ساقی فرمای
4. تا سبک رطل گران پیش من آرد به شتاب
5. در چنین روز و جوارِ درِ نوروزِ شریف
6. وقت فرصت مکن اهمال و غنیمت دریاب
7. من نیارم کم یک هفته برون شد زین کنج
8. که درون نعمت و ناز است وبرون برف و گِلاب
9. گر میسر شودم عیش و طرب خواهم کرد
10. تا معلق بود این خیمه ی بی تیر و طناب
11. خلوت خویشتن آراسته می خواهم داشت
12. به حریف و به ندیم و به شراب و به کباب
13. مذهب ما نبود نسیه مگر نقد الوقت
14. من نه آنم که سر آب ندانم ز سراب
15. می حرام است به نزدیک فقیه آب حلال
16. می نه هم آب زر است آخر و هم آتش ناب
17. بر خلیل الله چون گشت ریاحین آتش
18. باز بر قوم نجی الله طوفان شد آب
19. نازکان را نبود مرتبه ی حرقت می
20. ریسمان را نبود طاقت آهن در تاب
21. در جهان گرچه خراب است چه نقصان آخر
22. من چه هشیار و چه معمور و چه مست و چه خراب
23. عاشقی چیست عذابی که درو راحت نیست
24. دوستی چیست محیطی که بود بی پایاب
25. راستی لطف سخن موجز و پر معنی راست
26. بیشتر زین نتوان کرد در این باب اطناب
27. مونسی ساقی و مجلس ز رقیبان خالی
28. درد نوشی چو نزاری و امینی بوّاب
29. مقطع شرط غزل ختم کنم بر مطلع
30. روز برف است بیایید و بیارید شراب
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده