نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 792

1. تنها نی ام اگرچه که تنها نشسته ام

2. با خاصگانِ عالمِ بالا نشسته ام

3. در من اگر به چشم اضافات بنگرند

4. این جا نی ام به مرتبه آن جا نشسته ام

5. می دان حقیقتم به خرابات معتکف

6. اندر نماز اگر به مصلّا نشسته ام

7. بر متّکایِ سدره از این چارچوبِ شخص

8. پنهان ز خویش رفته و پیدا نشسته ام

9. تا مست باز گردم چون مست آمدم

10. در پایِ خم همیشه به عمدا نشسته ام

11. بر مقتضایِ حکم تَموتون تُبعثون

12. مست و خراب بی سرو بی پا نشسته ام

13. مخمور در جوابِ سؤالات عاجزم

14. سر مست عشق منتظر آن را نشسته ام

15. نی نی چه آید از من و گفت و شنیدِ من

16. دل بسته در خدایِ تعالی نشسته ام

17. در کنج گنج یابِ نزاری ملوک وار

18. بر کف گرفته جامِ مصفّا نشسته ام

19. دستم به روزگارِ مشعبد نمی رسد

20. بر بامِ امتحان به تماشا نشسته ام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نقطه خال تو بر لوح بصر نتوان زد
* مگر از مردمک دیده مدادی طلبیم
شعر کامل
حافظ
* چون پستهٔ شیرینت شوری چو شکر دارد
* هر لحظه به شیرینی شوری دگر انگیزد
شعر کامل
عطار
* رباب و چنگ به بانگ بلند می‌گویند
* که گوش هوش به پیغام اهل راز کنید
شعر کامل
حافظ