نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 963

1. ای روح من در قلب تو چون جان تو در جسم تن

2. این جا نداند هر کسی تا من تو ام یا خود تو من

3. نی نی غلط کردم توای فی الجمله بی تو من کی ام

4. آنجا که تو یک دل شوی با من نماند جان و تن

5. آن جا که از مایی ما با ما نماند ما و من

6. گو عقل خودبینی مکن گو جسم از جان بر شکن

7. چون بی جهت گردد جهت چون بی مکان باشد مکان

8. شاید که این جا گویمش در لامکان دارد وطن

9. هان هان نزاری بس که بس از حد ببردی دم مزن

10. در ذات واحد جز احد کس را بود حد سخن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چوخورشید برزد سر از برج گاو
* ز هر سو برآمد خروش چگاو
شعر کامل
فردوسی
* ای لال زوصف تو زبانها
* کوته زثنای تو بیانها
شعر کامل
فیض کاشانی
* بید مجنونیم برگ ما زبان خامشی است
* گل بچین از برگ ما، احوال بار ما مپرس
شعر کامل
صائب تبریزی