نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 102

1. بی عشق عقل را هنری در دماغ نیست

2. بد سوزد آن فتیله که از شعله داغ نیست

3. هرگز فرشته از سر بامش نمی پرد

4. آن را که مرغ نامه بری در سراغ نیست

5. طعنم به بی خودی چه زنی محتسب برو

6. ما را فراغتست تو را گر فراغ نیست

7. ما حال خویش بر پر عنقا نوشته ایم

8. در بال هدهد و سر منقار زاغ نیست

9. چون جغد بر خرابی خود فال می زنیم

10. کاین نغمه از ترانۀ مرغان باغ نیست

11. از خنده های تلخ صراحی به کار ما

12. جز خون دل به گردش چشم ایاغ نیست

13. تلخ است بی تو عمر نظیری چه زندگیست

14. بیمار را که بر سر بالین چراغ نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر دعای دردمندان مستجاب است ای حبیب
* از خدا هرگز نخواهم خواست جز مرگ رقیب
شعر کامل
هلالی جغتایی
* هر کجا غم نیست، آنجا زندگانی مشکل است
* زین سبب آدم به تعجیل از بهشت آمد برون
شعر کامل
صائب تبریزی
* به حکم عقل عمل در طریق عشق مکن
* که راه دور کند رهبری که دانا نیست
شعر کامل
نظیری نیشابوری