نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 119

1. ابری به نظر آمد و برقی ز میان جست

2. صد فتنه به هر مرحله از خواب گران جست

3. انگیخت از آن ظلمت و پرتو تن و جانی

4. وز پرده برون آمد و در خانه جان جست

5. آسوده ز آفات به هم ساخته بودیم

6. ناگاه خطایی شد و تیری ز کمان جست

7. نشنید کس از کس سخن مهر و محبّت

8. شوقی به ضمیر آمد و حرفی ز زبان جست

9. در مدّعیان غلغه افتاد ازین رشک

10. منصف به میان آمد و منکر به کران جست

11. ربطست به او سر به سر اجزای جهان را

12. زین سلسله حاصل که به جایی نتوان جست

13. زین بیش حکایت نتوان کرد نظیری

14. افروخت ورق در کف و آتش ز بنان جست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تمیز نیک و بد روزگار کار تونیست
* چو چشم آینه در خوب و زشت حیران باش
شعر کامل
صائب تبریزی
* آن چه بر من می‌رود دربندت ای آرام جان
* با کسی گویم که در بندی گرفتار آمدست
شعر کامل
سعدی
* این تطاول که کشید از غم هجران بلبل
* تا سراپرده گل نعره زنان خواهد شد
شعر کامل
حافظ