غزل شمارۀ 132
1. شب از فسانه ام ز جنون خانه پر شدست
2. وز گریه ام دیار ز ویرانه پر شدست
3. زان طرّه کی شکایت آشفتگی رسد
4. ما را که زلف او چو کف شانه پر شدست
5. ترسم به لاله و سمن او زیان رسد
6. طرف چمن ز سبزۂ بیگانه پر شدست
7. افکنده پرده از رخ ساقی نسیم صبح
8. دیر و حرم ز نعرۀ مستانه پر شدست
9. بازم به کلبه کیست نه شمع و نه آفتاب
10. بام و درم ز ذرّه و پروانه پر شدست
11. هرگز عطای ساقی ما را کرانه نیست
12. از تنگ ظرفی است که پیمانه پر شدست
13. تنگ است جای بر نفس امشب به خلوتم
14. یک آشنا نیامده و خانه پر شدست
15. آن شاخ گل به چون تو نظیری نمی رسد
16. دارالشّفای شهر ز دیوانه پر شدست
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده