نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 139

1. عشق مرا زبان حکایت بریدنیست

2. مکتوب سر به مهر دلم ناشنیدنیست

3. رازی که در دلست ز دل بایدم نهفت

4. گل های ناشکفتۀ این باغ چیدنیست

5. جلد و بیاض و دفترم از راز دل پر است

6. چشمم به هرچه میفتد از هم دریدنیست

7. از سینه تا به چند برآرم فروبرم

8. این نیم قطره خون که ز مژگان چکیدنیست

9. خصم آن حریف نیست که دل کين کشد ازو

10. زین تیر نیم کش پر و پیکان کشید نیست

11. گفتم مگر به منزل مقصود پی برم

12. یک بار چند گام به هر سو دویدنیست

13. چون یافت دل که بر سر راهی رسیده ام

14. ننشست از طلب که به آن کو رسیدنیست

15. رفتیم و ره به كنه جمالش نیافتیم

16. قانع نگشت دل به رسیدن، که دیدنیست

17. دیدیم و دیدنش ز خودی بی خودی نداد

18. این زهر اگر به حوصله کنجد چشیدنیست

19. زین عشق صد بلاست نظیری فسانه چند

20. افسون خامشی به لب و دل دمیدنیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به هر جنسی که می گیرند اخلاص و وفا خوب است
* پس از عمری گذر افتاده بر ما کاروانی را
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* می شود در لقمه اول ز جان خویش سیر
* بر سر خوان لئیمان هر که مهمان می شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* بر سر هر شاخ گل مرغی خوش الحان و مرا
* مهر خاموشیست چون برگ شقایق بر زبان
شعر کامل
وحشی بافقی