نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 206

1. کس چو من نیست که پیش نظر از دل برود

2. غایب از دیده نگردد ز مقابل برود

3. دولتی بود که مردیم به هنگام وداع

4. آنقدر زنده نماندیم که محمل برود

5. راه بیگانگیی پیش نداری که کسی

6. به دلیل ره و طی کردن منزل برود

7. صبر داریم که این تهمت عشق از سر غیر

8. همچو خون بحل از گردن قاتل برود

9. قصّۀ ما به عزیزان وطن خواهد گفت

10. هرکه را تخته ازین ورطه به ساحل برود

11. نیکویی دوستی آرد به دل دشمن و دوست

12. همه جا سر زند این ریشه چو در گل برود

13. مرد عاشق ندهد دل به تماشای جهان

14. آن دهد کیسه به طرّار که غافل برود

15. سر چشمان تو گردم که ز بس خونخواری

16. قطره ای خون نگذارد که ز بسمل برود

17. من و آزار نظیری به کسی عارم باد

18. به زبان آید از آنم گله کز دل برود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پیران سخن ز تجربه گویند گفتمت
* هان ای پسر که پیر شوی پند گوش کن
شعر کامل
حافظ
* صائب کسی به رتبه شعرم نمی رسد
* دست سخن گرفتم و بر آسمان شدم
شعر کامل
صائب تبریزی
* گل همی گفت ترا نیست بر من قیمت
* سرو می‌گفت ترا نیست بر من مقدار
شعر کامل
انوری