غزل شمارۀ 297
1. سر برآور بر کله دا ران قباها تنگ ساز
2. روی بنما عاقل و دیوانه را یک رنگ ساز
3. شاه و درویش از دل و جان آرزومند تواند
4. گر نسازی با پلاس فقر با او رنگ ساز
5. خواست ایزد از دل سخت تو بنماید مثل
6. با خلیل خویش گفتا کعبه را از سنگ ساز
7. ما به کلّی بر تو ملک دل مسلّم داشتيم
8. حسن را بر تخت بنشان غمزه را سرهنگ ساز
9. با تو گستاخی است گفتن ترک بدخویی نمای
10. با دل خود گفته ایم آیینه را بی زنگ ساز
11. موج حرمان بین و در کشتیّ آزادی نشین
12. قهر دوران بین و عریانی سلاح جنگ ساز
13. یار اگر جوری کند بر جبهۀ طالع نگار
14. بخت اگر رحمی کند فهرست نام و ننگ ساز
15. صوفی و مطرب ز بانگت در خلاف افتاده اند
16. یا صداع کس مده یا ناله را آهنگ ساز
17. ما به ناخن تار و پود جسم از هم کنده ایم
18. خواه تار سبحه گردان خواه زلف چنگ ساز
19. نیست با آسودگی چندان نظیری لذّتی
20. با لب پرخنده و با چشم پرنیرنگ ساز
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده