نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 397

1. نقش دیبا چنان کشید فرنگ

2. که ز من برد دانش و فرهنگ

3. کفر از عشق و عشق از ایمان

4. چیست این فتنه ها و این نیرنگ

5. زمزمم سوخته است گو هندو

6. مشت خاکسترم فشان بر گنگ

7. وه که بر ما نوشته باده فروش

8. باده را سنگ و جام را پا سنگ

9. چند کورانه دست اندازیم

10. دامن کس نیاید اندر چنگ

11. زو همه نقش ها و او بی نقش

12. زو همه رنگ ها و او بی رنگ

13. گله در دوستی نمی گنجد

14. بس که شد راه دوستداری تنگ

15. به قضا تن دهم که در دریا

16. شادی گوهرست و خوف نهنگ

17. تو مکن ضرب زخمه را خارج

18. گر نظیری غلط کند آهنگ


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل اگر دیوانه شد دارالشفای صبر هست
* می‌کنم یک هفته‌اش زنجیر و عاقل می‌شود
شعر کامل
وحشی بافقی
* ظاهرش با باطنش گشته به جنگ
* باطنش چون گوهر و ظاهر چو سنگ
شعر کامل
مولوی
* به سان‌ گوی کردم دل که دیدم آن صنم دارد
* زسنبل زلف چون چوگان و ازگل چهره چون میدان
شعر کامل
امیر معزی