نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 44

1. از چاه غبغبش به در آورده ماه را

2. بر ماه، عقرب سیهش بسته راه را

3. عابد که بیندش به درآید ز خانقاه

4. سلطان که یابدش بگذارد سپاه را

5. گر روز حشر پرده ز رویش برافکنند

6. ایزد به روی بنده نیارد گناه را

7. آن کج کله چو بر صف عشّاق بگذرد

8. شاهان ز سر نهند هوای کلاه را

9. از هیبت تجلّیِ دیدار سوختیم

10. برق آورد بشارت باران گیاه را

11. عاجز شدست دیده ز ادراک حسن او

12. در حوصله جمال نگنجد نگاه را

13. باری چو در بغل همه خرمن نمی رود

14. بیچاره در کنار کشد برگِ کاه را

15. امّید هست کز سر آن بام بگذرد

16. پا در میان کوی گشودیم آه را

17. خاکش به فرق کن که به جانان نمی رسد

18. عاشق گر التفات کند مال و جاه را

19. گر این عطش به خلد نظیری ز جان رود

20. جویم ز سلسبيل به آتش پناه را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ریزش این تنگ چشمان تشنگی می آورد
* وای بر کشتی که خواهد آب ازین غربال ها
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفت نیلوفر چو کلک از آب سر بیرون کشد
* کیست او تا پیش کلک اندر سرش افتد سری
شعر کامل
انوری
* چنان به موی تو آشفته‌ام به بوی تو مست
* که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست
شعر کامل
سعدی