نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 546

1. از کم سخنی و سر به زیری

2. دادیم به خارها حریری

3. گشتیم ز بندگی خداوند

4. سلطان شد ایاز از اسیری

5. مرغان چو نشاط ما ببینند

6. بر گل نکنند خرده گیری

7. ناهید اگر بهّ ما نشیند

8. بهرام نمی کند دلیری

9. ما را که غذای جان شمیم است

10. پیوسته کند صبا بشیری

11. مشگین نفس از خیال یاریم

12. گرد رخ گل کند عبیری

13. بردیم به آخرت ز دنیا

14. دل گرسنگی و چشم سیری

15. هر دیده و خوانده شد فراموش

16. الّا تو ندیده در ضمیری

17. چون شاخ خزان فتاده بودم

18. شد شوق توام عصای پیری

19. هستی ز وجود تو عدم راست

20. عزّست به هیچم ار پذیری

21. یک بار نظیری خودم خوان

22. تا شهره شوم به بی نظیری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به من چندان گناه از بدگمانی می‌کند نسبت
* که منهم در گمان افتاده پندارم گنه کارم
شعر کامل
محتشم کاشانی
* دارالقرار خانهٔ جاوید آدمیست
* این جای رفتنست و نشاید قرار کرد
شعر کامل
سعدی
* به دل فگار دارم گله بی نهایت از تو
* به کدام امیدواری نکنم شکایت از تو
شعر کامل
نظیری نیشابوری