عبید زاکانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 104

1. عزم کجا کرده‌ای باز که برخاستی

2. موی به شانه زدی زلف بیاراستی

3. ماه چو روی تو دید گفت زهی نیکوی

4. سرو که قد تو دید گفت زهی راستی

5. آتش غوغای عشق چون بنشستی نشست

6. فتنهٔ آخر زمان خاست چو برخاستی

7. دوش در آن سرخوشی هوش ز ما میر بود

8. کاسه که میداشتی عذر که میخواستی

9. پیش عبید آمدی مرده دلش زنده شد

10. باز چو بیرون شدی جان و تنش کاستی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می شود در لقمه اول ز جان خویش سیر
* بر سر خوان لئیمان هر که مهمان می شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* از صحبت نیکان نشود طینت بدنیک
* بادام همان تلخ برون از شکر آید
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز افسون و از جادوی برتری
* جهاندار و بر داوران داوری
شعر کامل
فردوسی