عبید زاکانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 61

1. باز ترک عهد و پیمان کرده بود

2. کشتن ما بر دل آسان کرده بود

3. دشمنانم بد همی گفتند و او

4. گوش با گفتار ایشان کرده بود

5. زلف مشکینش پریشان گشته بود

6. بس که خاطرها پریشان کرده بود

7. تا شنیدم آتشی در من فتاد

8. آنکه بی ما عزم بستان کرده بود

9. نالهٔ دلسوز ما چون گوش کرد

10. رحمتی در کار یاران کرده بود

11. گفت با بیچارگان صلحی کنیم

12. بخت ما بازش پشیمان کرده بود

13. خاطرش ناگه برنجید از عبید

14. بی‌گناهی کان مسلمان کرده بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو عهد کرده‌ای که نشانی به خون مرا
* من جهد کرده‌ام که به عهدت وفا کنی
شعر کامل
فروغی بسطامی
* هر خم زلف تو یک جمع پریشان دارد
* وه که این سلسله صد سلسله جنبان دارد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* پیاده ندیدی که جنگ آورد
* سر سرکشان زیر سنگ آورد
شعر کامل
فردوسی