عبید زاکانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 74

1. وصل جانان باشدم جان گو مباش

2. در جهان جز فکر جانان گو مباش

3. ساکن خلوت سرای انس را

4. گلشن و بستان و ایوان گو مباش

5. ما کجا اسباب دنیا از کجا

6. مور را ملک سلیمان گو مباش

7. چون ز یزدان هرچه خواهی میدهد

8. خلعت و انعام سلطان گو مباش

9. ما گدایانیم ما را چون عبید

10. مال و جاه و حکم و فرمان گو مباش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شرطست نه بر چشمه که بر چشم نشانند
* مانند تو سروی که ز بستان بدر آید
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* در زلف تو دادند نگارا خبر دل
* معذورم اگر آمده‌ام بر اثر دل
شعر کامل
سنایی
* هر سبزه که روید از گل او
* آن سبزه به رنگ زعفران است
شعر کامل
وحشی بافقی