عبید زاکانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 74

1. وصل جانان باشدم جان گو مباش

2. در جهان جز فکر جانان گو مباش

3. ساکن خلوت سرای انس را

4. گلشن و بستان و ایوان گو مباش

5. ما کجا اسباب دنیا از کجا

6. مور را ملک سلیمان گو مباش

7. چون ز یزدان هرچه خواهی میدهد

8. خلعت و انعام سلطان گو مباش

9. ما گدایانیم ما را چون عبید

10. مال و جاه و حکم و فرمان گو مباش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر دعای دردمندان مستجاب است ای حبیب
* از خدا هرگز نخواهم خواست جز مرگ رقیب
شعر کامل
هلالی جغتایی
* آفاق را گر دیده ام، مهر بتان ورزیده ام
* بسیار خوبان دیده ام، اما تو چیز دیگری
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* خوشم از گریه خود، گر چه همه خون دل است
* زانکه بوی تو ز هر قطره خون می آید
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی