عبید زاکانیعشاق‌نامه (فهرست)

شمارهٔ 6 - غزل

1. دلم زین بیش غوغا برنتابد

2. سرم زین بیش سودا برنتابد

3. غمت را گو بدار از جان ما دست

4. که آن دیوانه یغما برنتابد

5. ز شوقت بر دل دیوانهٔ ماست

6. غمی کان سنگ خارا برنتابد

7. ز چشمم هر شبی مژگان براند

8. چنان سیلی که دریا برنتابد

9. بیا امشب مگو فردا که این کار

10. دگر امروز و فردا برنتابد

11. سر اندر پایت اندازیم چون زلف

12. اگر زلفت سر از ما برنتابد

13. عبید از درد کی یابد رهائی

14. چو درد دل مداوا برنتابد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به مبارکی و شادی چو نگار من درآید
* بنشین نظاره می‌کن تو عجایب خدا را
شعر کامل
مولوی
* تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم
* تبسمی کن و جان بین که چون همی‌سپرم
شعر کامل
حافظ
* بر سر بالین طبیب از نالهٔ من زار شد
* از برای صحت من آمد و بیمار شد
شعر کامل
هلالی جغتایی