اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 201

1. ای سنگدل، به حق وفا کز وفا مگرد

2. عهدی بکن به وصل و از آن عهد وا مگرد

3. ما برگزیده‌ایم ترا از جهان، تو نیز

4. پیوند ما گزین وز پیوند ما مگرد

5. در میغ خون دل شب هجر آشنای ما

6. می‌بین و با مخالف ما آشنا مگرد

7. ای آنکه یک دم از دل ما نیستی جدا

8. هر دم به شیوه‌ای دگر از ما جدا مگرد

9. گفتی: برو، که مهرهٔ مهرت بریختم

10. خونم بریز و گرد چنین مهرها مگرد

11. دی دست در میان تو کردم، رخ تو گفت:

12. بالای ما بلاست، به گرد بلا مگرد

13. ما را غرض روا شدن از وصل روی تست

14. گو: کام اوحدی ز دو گیتی روا مگرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر گیاهی کز حریم خیمۀ لیلی دمد
* خورده آب از چشمه سارِ دیدۀ مجنون بُوَد
شعر کامل
جامی
* حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان
* این نقش ماند از قلمت یادگار عمر
شعر کامل
حافظ
* هوای دامن صحراست لیلی را مگر در سر؟
* که دل در سینه می لرزد چو برگ بید مجنون را
شعر کامل
صائب تبریزی