اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 209

1. تیر از کمان به من اندازد

2. عشق از کمین چو برون تازد

3. درکس نیوفتد این آتش

4. کو را چو موم بنگدازد

5. چون شاه ما سپه انگیزد

6. چون ماه ما علم افرازد

7. از دست بنده چه کار آید؟

8. جز سرکه در قدمش بازد؟

9. آن کس که غیر او داند

10. هرگز بغیر نپردازد

11. در پرده راه ندارد کس

12. و آنگاه پرده که او سازد

13. بنوازدم چو بخواهد زد

14. پس بهتر آنکه بننوازد

15. بس فتنها که برانگیزد

16. آن رخ چو پرده براندازد

17. با اوحدی غم او هر دم

18. از گونهٔ دگر آغازد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
* فراغت از تو میسر نمی‌شود ما را
شعر کامل
سعدی
* گفتی، ار من بروم هیچ مرا یاد کنی
* این حکایت به کسی گوی که جان خواهد داشت
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* بیایید بیایید که گلزار دمیده‌ست
* بیایید بیایید که دلدار رسیده‌ست
شعر کامل
مولوی