اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 274

1. هزار نامه نوشتم، یکی جواب نیامد

2. به سوی ما خبر او به هیچ باب نیامد

3. دلم کباب شد از هجر آن دهان چو شکر

4. ز شکرش چه نمکها که بر کباب نیامد؟

5. بیار من که رساند؟ که: بی‌جمال تو، یارا

6. نظر به زهره و رغبت به آفتاب نیامد

7. شبی چو باد به ما بر گذار کردی و زان شب

8. دو ماه رفت که در چشم ما جز آب نیامد

9. محبت تو، نگارا، چه گنج بود؟ ندانم

10. که جای او بجزین سینهٔ خراب نیامد

11. خیال روی تو گفتم: شبی به خواب ببینم

12. گذشت صد شب و در دیده هیچ خواب نیامد

13. هزار فکر بکرد اوحدی شکار لبت را

14. ولی چه سود؟ که آن فکرها صواب نیامد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عندلیبی که ز تعجیل بهار آگاه است
* از شکر خند گل آوازه رحلت شنود
شعر کامل
صائب تبریزی
* مسند به باغ بر که به خدمت چو بندگان
* استاده است سرو و کمر بسته است نی
شعر کامل
حافظ
* به خلق و لطف توان کرد صید اهل نظر
* به بند و دام نگیرند مرغ دانا را
شعر کامل
حافظ