اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 308

1. ترک ستم پرست من ترک جفا نمی‌کند

2. عهد به سر نمی‌برد، وعده وفا نمی‌کند

3. هندوی ترک آن صنم کرد بسی خطا ولیک

4. ناوک چشم مست او هیچ خطا نمی‌کند

5. گر به وصال او رسم، هم بربایم از لبش

6. یک دو سه بوسه ناگهان، گر چه رها نمیکند

7. بوس به جان بها کنیم، ار بفروخت خود نکو

8. ور نفروخت میبریم آنچه بها نمی‌کند

9. چارهٔ من خدا کند در غم روی او مگر

10. خود نکند به جای کس هر چه خدا نمیکند

11. در غم او بسوختند اهل جهان،حسود من

12. خام نشسته پیش او شکر چرا نمیکند؟

13. دست بدار، اوحدی، یار دگر به دست کن

14. کو غم ما نمی‌خورد، چارهٔ ما نمی‌کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن آبنوسین شاخ بین، مار شکم سوراخ بین
* افسونگر گستاخ بین لب بر لب مار آمده
شعر کامل
خاقانی
* عاقبت این خانه ها ماتم سرایی می شود
* زعفران گر جای برگ کاه در گل می کنی
شعر کامل
صائب تبریزی
* چو بی زعفران گشته‌ای خنده ناک
* مخور زعفران تا نگردی هلاک
شعر کامل
نظامی