اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 34

1. دراز شد سفر یار دور گشتهٔ ما

2. فغان ازین دلی بی‌او نفور گشته ما

3. به آن رسید که توفان بر آیدم بدو چشم

4. ز سوز سینه همچون تنور کشته ما

5. بخواند راوی مستان به صوت داودی

6. ز شوق او سخن چون زبور گشته ما؟

7. چه بودی آنکه چو حوری در آمدی هر دم

8. به خانهٔ چو سرای سرور گشتهٔ ما؟

9. چه بودی ار خبر او همی رسانیدند

10. به گوش خاطر از خود نفور گشته ما؟

11. ز حافظان وفا نیست مشفقی که کند

12. ملامت دل از کار دور گشتهٔ ما

13. حدیث ما تو بگوی، اوحدی که مشغولست

14. به یاد دوست دل با حضور گشتهٔ ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر نثار قدم یار گرامی نکنم
* گوهر جان به چه کار دگرم بازآید
شعر کامل
حافظ
* بر تن از دار فنا بیجگران می لرزند
* ما ازین پنبه چو حلاج رسن ساخته ایم
شعر کامل
صائب تبریزی
* او می‌رود دامن کشان من زهر تنهایی چشان
* دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم می‌رود
شعر کامل
سعدی