اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 400

1. باد بهار می‌دمد و من ز یار دور

2. با غم نشسته دایم و از غمگسار دور

3. آنرا که در کنار به خون پروریده‌ایم

4. خون در کنار دارم و او از کنار دور

5. کارم ز دست رفت، چه معنی که دوستان

6. یادم نمی‌کنند بر آن نگار دور

7. دیدی تو کارمن چو نگار، این زمان ببین

8. رویم به خون نگار وز دستم نگار دور

9. ای باد صبح، اگر بر منظور ما رسی

10. آن بی‌نظیر گو: نظر از ما مدار دور

11. صد بار جور کردی و تندی نمود، لیک

12. چندین نگشته‌ای به جفا هیچ بار دور

13. ای اوحدی، برو تو، که عهد وفای دوست

14. بازم نمی‌هلد که :شوم زین دیار دور


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شب که سرو قامت او شمع این کاشانه بود
* تا سحر گه بر گریزان پر پروانه بود
شعر کامل
صائب تبریزی
* ای دل چه اندیشیده‌ای در عذر آن تقصیرها
* زان سوی او چندان وفا زین سوی تو چندین جفا
شعر کامل
مولوی
* کجا روم که بمیرم بر آستان امید
* اگر به دامن وصلت نمی‌رسد دستم
شعر کامل
سعدی