اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 425

1. نسپردم از خرابی دل خود به چشم مستش

2. ور زانکه می‌سپردم در حال می‌شکستش

3. نقاش دوربین را از دست بر نیاید

4. نقش دگر نهادن پیش نگار دستش

5. کی در کنارم آید؟ چو زان میان لاغر

6. در چشم من نیاید غیر از کمر، که بستش

7. هر کس که دید روزی از دور صورت او

8. نزدیک دوربینان دورست باز رستش

9. در سالها نیاید روزی به پرسش ما

10. ور ساعتی بیاید یک دم بود نشستش

11. جز روی او نباشد قندیل شب نشینان

12. جز کوی او نباشد محراب بت پرستش

13. نی، پای بر نیاورد از دامش اوحدی، کو

14. سر نیز بر نیاورد از نیستی که هستش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو عهد کرده‌ای که نشانی به خون مرا
* من جهد کرده‌ام که به عهدت وفا کنی
شعر کامل
فروغی بسطامی
* بیان شوق چه حاجت که سوز آتش دل
* توان شناخت ز سوزی که در سخن باشد
شعر کامل
حافظ
* مژگان تو دل را هدف تیر ستم ساخت
* ابروی تو جان را سپر تیغ بلا کرد
شعر کامل
فروغی بسطامی