اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 449

1. ای پیکر خجسته، چه نامی؟ فدیت لک

2. دیگر سیاه چرده ندیدم بدین نمک

3. خوبان سزد که بر درت آیند سر به سر

4. وانگاه خاک پای تو بوسند یک به یک

5. هم ظاهر از دو چشم تو گردیده مردمی

6. هم روشن از دو لعل تو در دیده مردمک

7. آدم ز حسن روی تو گر بهره داشتی

8. از دیدنش به سجده بپرداختی ملک

9. صورتگران چین اگر آن چهره بنگرند

10. نقش نگارخانهٔ چین را کنند حک

11. گر چهرهٔ چو ماه به بامی برآوری

12. خورشید را ز شرم تو پنهان کند فلک

13. تنها نه اوحدیست به دام تو مبتلا

14. کین حال نیز در همه جایست مشترک

15. گر در وفای من بگمانی، بیازمای

16. زر خالصست و باک نمی‌دارد از محک


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از دو عالم دست کوته کن چو سرو آزاده‌وار
* کانکه کوته دست باشد در جهان سرور شود
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* اندرین شهر دلم بستهٔ گندم گونیست
* ورنه صد شهر چنین را به جوی نفروشم
شعر کامل
اوحدی
* نخل بالای تو سر تا به قدم شیرین‌ست
* این چه نخل‌ست که هم نازک و هم شیرین‌ست؟
شعر کامل
هلالی جغتایی