اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 454

1. من نخواهم برد جان از دست دل

2. ای مسلمانان، فغان از دست دل

3. سینه میسوزد نهان از جور چشم

4. دیده میگرید روان از دست دل

5. ای رفیقان، چون ننالم؟وانگهی

6. بر تنم باری چنان از دست دل

7. هر که از دستان دل غافل شود

8. زود گردد داستان از دست دل

9. جاودانی دیده‌ای باید مرا

10. تا بگریم جاودان از دست دل

11. جانم اندر تاب و دل در تب فتاد

12. این ز دست چشم و آن از دست دل

13. گفته بودم: پای در دامن کشم

14. وین حکایت کی توان؟ از دست دل

15. قوت پایی ندارد اوحدی

16. تا نهد سر در جهان از دست دل


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زخم خونینم اگر به نشود به باشد
* خنک آن زخم که هر لحظه مرا مرهم ازوست
شعر کامل
سعدی
* گذر از دست رقیبان نتوان کرد به کویت
* مگر آن وقت که در سایه زنهار تو باشم
شعر کامل
سعدی
* تا صبا شانه بر آن سنبل خم در خم زد
* آشیان دل یک سلسله را بر هم زد
شعر کامل
فروغی بسطامی