اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 566

1. به ذکر تو من شادمانی کنم

2. به یاد لبت کامرانی کنم

3. منت عاشق و عاشقت را رقیب

4. که هم گرگم و هم شبانی کنم

5. به شمشیر عشقم سبک‌تر بکش

6. که گرد زنده مانم، گرانی کنم

7. کسی کت به سالی ببیند دمی

8. به عمر درازش ضمانی کنم

9. چو در خانه آیی، شوم خاک تو

10. چو بیرون روی، پاسبانی کنم

11. به امید بوسیدنت هر شبی

12. تبم گیرد و ناتوانی کنم

13. تو جان منی، چون ز من بگسلی

14. کجا بی‌تو من زندگانی کنم؟

15. به پیرانه سر گر ببوسم لبت

16. دگر نوبت از نوجوانی کنم

17. ز لعل تو یک بوسه در کار کن

18. که چون اوحدی درفشانی کنم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو بشکن جوز این تن را بکوب این مغز را درهم
* چرا اندر چراغ عشق چون روغن نمی‌آیی
شعر کامل
مولوی
* گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد
* گفتا خموش حافظ کاین غصه هم سر آید
شعر کامل
حافظ
* ای عقل همانا که نداری خبر از عشق
* بگریز که او دشمن فرزانگی آمد
شعر کامل
وحشی بافقی