اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 59

1. مکن از برم جدایی، مرو از کنارم امشب

2. که نمی‌شکیبد از تو دل بی‌قرارم امشب

3. ز طرب نماند باقی، که مرا تو هم وثاقی

4. چو لب تو گشت ساقی نکند خمارم امشب

5. چه زنی صلای رفتن؟چو نماند پای رفتن

6. چه کنی هوای رفتن؟ که نمیگذارم امشب

7. به رخم چو بر گشادی در وعدها که دادی

8. نه شگفت اگر به شادی نفسی برآرم امشب

9. چو شدم وصال روزی، به توقعم چه سوزی؟

10. چه شود که بر فروزی دل سوکوارم امشب؟

11. گل بخت شد شکفته، که شوم چو بخت خفته

12. که تو داده‌ای نهفته بر خویش بارم امشب

13. اگر از هزار دستم، بکشند خوار و پستم

14. چو یکی همی پرستم، چه غم از هزارم امشب

15. دگر آرزو نجویم، پی آرزو نپویم

16. همه از تو شکر گویم، که تویی شکارم امشب

17. دل اوحدی تو داری، چو نمی‌دهی بیاری

18. نکنم به ترک زاری، که ز عشق زارم امشب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سعدی به روزگاران مهری نشسته در دل
* بیرون نمی‌توان کرد الا به روزگاران
شعر کامل
سعدی
* دل ز قید جسم چون آزاد گردد وا شود
* چون حباب از خود کند قالب تهی دریا شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا سایهٔ شمشاد تو افتاد به بستان
* بر سرو سهی دود دل فاخته برخاست
شعر کامل
فروغی بسطامی