اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 591

1. کجاست منزل آن کوچ کرده؟ تا برویم

2. چو بادش از پی و چون برقش از قفا برویم

3. چو باز مرغ دل ما هوای او دارد

4. ضرورتست که: چون مرغ در هوا برویم

5. ز پی دویدن او جز به سر طریقی نیست

6. از آنکه ترک ادب باشد، ار به پا برویم

7. ز ما رقیب چو بیگانه بود روز رحیل

8. رها نکرد که با یار آشنا برویم

9. چنین که در پی او ما گریستیم، عجب!

10. گر آب دیده گذر می‌دهد، که ما برویم

11. به روز وصل چو امید بود می‌بودم

12. بسوز هجر چو گشتیم مبتلا برویم

13. بلاست دوری او، اوحدی، بکوش تو نیز

14. مگر پگاه‌تر از پیش این بلا برویم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اشکم ولی به پای عزیزان چکیده‌ام
* خارم ولی به سایهٔ گل آرمیده‌ام
شعر کامل
رهی معیری
* هست بی صورت جناب قدس عشق
* لیک در هر صورتی خود را نمود
شعر کامل
جامی
* پیوند عمر بسته به موییست هوش دار
* غمخوار خویش باش غم روزگار چیست
شعر کامل
حافظ