اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 650

1. دور مرو، دور مرو، یار ببین، یار ببین

2. در نگر از دیدهٔ جان در دل و دیدار ببین

3. گر ز دل آگاه شدی، هم‌سفر ماه شدی

4. چون تو درین راه شدی خوبی رفتار ببین

5. گر سفرت هست هوس، جان و خرد یار تو بس

6. نصرة ازین هر دو طلب، هجرت انصار ببین

7. دوست به پرسیدن تو، روی تو در دیدن تو

8. جنس فروشنده نگر، نقد خریدار ببین

9. چند برای دل خود؟ چند هوای دل خود؟

10. چند رضای دل خود؟ مصلحت یار ببین

11. گردن ناموس بزن، نامهٔ زندیق بدر

12. خرقهٔ سالوس بکن، بستن زنار ببین

13. دشمن من شد دل من، توبه شکن شد دل من

14. گر پس ازینم طلبی، خانهٔ خمار ببین

15. خرقه که بر دوخته شد، نقد که اندوخته شد

16. پیش رخش سوخته شد، گرمی بازار ببین

17. قابل معلوم بهل، پارس مرو، روم بهل

18. در سرو در دوم نگر: این همه اسرار ببین

19. اوحدی، از بهر خدا، دور مرو پیش خدا

20. در خود و او کن نظری، نقطه و پرگار ببین


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صیقل روح و طباشیر جگر مهتاب است
* جام شیری که برد دل ز شکر مهتاب است
شعر کامل
صائب تبریزی
* چهره ات گل در گریبان می کند آیینه را
* طره ات سنبل به دامان می کند آیینه را
شعر کامل
صائب تبریزی
* شب تیره چون روی زنگی سیاه
* ستاره نه پیدا نه خورشید و ماه
شعر کامل
فردوسی