اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 76

1. بی تو نکردیم به جایی نشست

2. با تو نشستیم به هر جا که هست

3. صورت خوب از چه به گیتی بسیست

4. چشم مرا مثل تو صورت نبست

5. لاف نخستین «بلی» می‌زنم

6. روز نخستین که تو گویی:«الست»

7. زلف سیه را به ازان می‌شکن

8. ورنه بسی دل که بخواهد شکست

9. موی برست از کف امید ما

10. وز کف موی تو نخواهیم رست

11. هر که کند گوش به گفتار تو

12. بس که به گفتار بخواهد نشست

13. ای که ز من صبر طلب میکنی

14. خود چو منی را چه بر آید ز دست؟

15. پند، که بی‌بادهٔ صافی دهی

16. کی شنود عاشق دردی پرست؟

17. اوحدی از عشق تو دیوانه شد

18. گر دگری می‌شود از عشق مست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر نکوکاران رخ چون ارغوان آرند پیشت
* من نمی‌آرم بغیر از اشکهای ارغوانی
شعر کامل
اوحدی
* گلشن کویش بهشتی خرم است اما دریغ
* کز هجوم زاغ یک بلبل درین گلزار نیست
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* ای که می خندی چو گل در بوستان بی اختیار
* از گلاب گریه بی اختیار اندیشه کن
شعر کامل
صائب تبریزی