اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 811

1. ای ترک حور زاده، ز تندی و کودکی

2. خون دل شکستهٔ ما را چه می‌مکی؟

3. بگشای زلف و غارت دلها ببین، اگر

4. از بند زلف دل‌شکن خویش درشکی

5. مانند گل ز جامه پدیدار میشود

6. اندام روشن تو ز خوبی و نازکی

7. هر کس که دید روی ترا نیک روز شد

8. روزت خجسته باد! که ماهی مبارکی

9. ترک تو چون کنم؟ که ز ترکی هزار بار

10. گر تیغ بر سرم شکنی، تاج تارکی

11. گویی حسود چاره سگالم چها کند؟

12. گر بشنود دگر که تو با اوحدی یکی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به سان‌ گوی کردم دل که دیدم آن صنم دارد
* زسنبل زلف چون چوگان و ازگل چهره چون میدان
شعر کامل
امیر معزی
* و گر شمشیر برگیری سپر پیشت بیندازم
* که بی شمشیر خود کشتی به ساعدهای سیمینم
شعر کامل
سعدی
* خوشا آن دم کز استغنای مستی
* فراغت باشد از شاه و وزیرم
شعر کامل
حافظ