اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 826

1. شاد گردم که هر به ایامی

2. قامتت را ببینم از بامی

3. بی‌تو کارم به کام دشمن شد

4. وز دهانت نیافتم کامی

5. در جدایی تبم گرفت و تو خود

6. ننهادی به پرسشم گامی

7. دشمنان از شراب وصل تو مست

8. دوستان را نمیدهی جامی

9. خال را دانه ساختی وز زلف

10. بر سر دانه می‌کشی دامی

11. در دلم چون غمت قرار گرفت

12. گو: قرارم مباش و آرامی

13. چه تفاوت کند در آتش تو؟

14. گر بسوزد چو اوحدی خامی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر آن باغی که نخلش سر بدر بی
* مدامش باغبون خونین جگر بی
شعر کامل
باباطاهر
* گرش ببینی و دست از ترنج بشناسی
* روا بود که ملامت کنی زلیخا را
شعر کامل
سعدی
* عهد کردیم که بی دوست به صحرا نرویم
* بی تماشاگه رویش به تماشا نرویم
شعر کامل
سعدی