اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 835

1. باز دوشم ز راه مهمانی

2. به خرابی کشید و ویرانی

3. داشت در پیش رویم آینه‌ای

4. تا بدیدم درو به آسانی

5. که جزو نیست هر چه می‌دانم

6. که ازو خاست هر چه می‌دانی

7. دو قدم راه بیش ، نیست ولی

8. تو در اول قدم همی مانی

9. هر چه هستیست در تو موجودست

10. خویشتن را مگر نمی‌دانی؟

11. ای که روز و شبت همی خوانم

12. گر چه هرگز مرا نمی‌خوانی

13. زان شراب بقا بده جامی

14. تا تن اوحدی شود فانی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مستانه کاش در حرم و دیر بگذری
* تا قبله‌گاه مؤمن و ترسا کنم تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* ز بار دل به لرزیدن صنوبر راسبک سازد
* اگر در بوستان در جلوه آید سرو بالایش
شعر کامل
صائب تبریزی
* بستان ز خلق خام و بده پخته در عوض
* سر گرم خوش معاملگی چون تنور باش
شعر کامل
صائب تبریزی